عبدالعلي بازرگان: نهضت جزئي از جنبش سبز است/ انحلال رسمي گروه نهضت آزادي به حکم دادگاه انقلاب در مرداد 81
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۷۸۲۱۲
خبرگزاري آريا - در تاريخ 5 مرداد 1381، دادگاه انقلاب اسلامي طي حکمي انحلال گروه نهضت آزادي به دبيرکلي يزدي را اعلام کرد و فعاليت هاي آن را رسماً غيرقانوني خواند.
گروه احزاب خبرگزاري فارس: در پي درگذشت ابراهيم يزدي دبيرکل نهضت منحله آزادي و بررسي نقش و جايگاه اين تشکل، خبرگزاري فارس در سلسله گزارشهايي به شرح مستند و تبيين برخي مقاطع زندگي سياسي ابراهيم يزدي(1396-1310) ميپردازد که از بخشهاي مختلف دوره دوجلدي کتاب «خط سازش؛ سرشت و سرگذشت نهضت آزادي ايران» به قلم مجتبي سلطاني، استخراج و اقتباس شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشخصات منابع و مآخذ پرشمار اين گزارش که در کتاب مزبور يافت ميشود، از سوي مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي به زودي منتشر خواهد شد.
حکم قضايي انحلال، انتخابات 84
به استناد بسياري از مواضع آشکار و پنهان، و فهرست بلندي از اقدامات غيرقانوني و داراي ماهيت براندازانه توسط نهضت آزادي، جمعي از کارشناسان و فعالان سياسي طيفهاي مختلف بر اين اعتقادند که به رغم ادعاي تاکتيکي اين گروه مبني بر پذيرش قانون اساسي، درواقع رفتار و عملکرد اين گروه، غالباً رويکرد و ماهيت براندازانه داشته است. حتي در سال 1377، در شرايطي که اين گروه ميکوشيد خود را در جرگه جبهه دوم خرداد تعريف کند، سازمان مجاهدين انقلاب بر اين نکته تأکيد داشت که نهضت آزادي مشکوک به داشتن نيات و مقاصد براندازانه است:
«نهضت آزادي اعتراف ميکند که به عنوان يک حزب سياسي ضرورتي به اعلام شفاف مواضع خود نميبيند و در زمان شاه، انديشه براندازي در سر داشته... با اين اعتراف صريح، آيا نهضت براي ما راهي باقي ميگذارد که امروز صحت ادعاي او را مبني بر التزام به قانون اساسي باور کنيم؟ و چه تضميني وجود دارد که نهضت آزادي اکنون نيز همچون زمان شاه به صورت تاکتيکي التزام به قانون اساسي را پذيرفته و در سر نيت براندازي نداشته باشد؟... با چنين اعترافي آيا جمهوري اسلامي حق ندارد نهضت آزادي را گروهي غيرقابل اعتماد و مشکوک به داشتن نيات و مقاصد براندازانه ارزيابي کند؟»
در تاريخ 5 مرداد 1381، دادگاه انقلاب اسلامي طي حکمي انحلال گروه نهضت آزادي به دبيرکلي دکتريزدي را اعلام کرد و فعاليت هاي آن را رسماً غيرقانوني خواند. بر اساس حکم مزبور، تعداد 33 نفر از گردانندگان و اعضاي اصلي اين گروه به علت ارتکاب جرايم ضد امنيتي و ارتباط با بيگانگان و گروه هاي مخالف نظام براي اقدامات براندازانه، به حبس و مجازات محروميت از حقوق اجتماعي و جريمه نقدي محکوم شدند.دکتر يزدي که هنوز در مرحله بازجويي بدون بازداشت قرار داشت در مصاحبه اي اعلام کرد پرونده وي و سه تن ديگر از سران گروهش هنوز مفتوح است. وي در حاشيه افتتاح کنگره حزب مشارکت، گفته بود: «نيروهاي سياسي در داخل کشور به انسداد رسيده اند...[مسئولان حکومتي] حتي نتوانستند ما را که خارج از حاکميت هستيم، به نقطه صفر برسانند.»
قبلاً اعلاميه دادگاه انقلاب تهران، در ارديبهشت 1380، اعترافات برخي محکومان نهضت آزادي و مؤتلفان آن را منتشر ساخته بود. طبق اين اعترافات، حداقل دو بار طي سالهاي 78 و 79، در منزل دکتر يزدي با کاردار و کنسول يک کشور غربي گفتگو و مذاکره سياسي شده بود. يکي از متهمين نيز در مورد سازماندهي رسانهاي گفته بود: «با مشورت و هدايت آقاي ابراهيم يزدي شرکت جامعه روز تأسيس شد تا بتواند به سازماندهي مطبوعات زنجيرهاي بپردازد.» محسن سازگارا دستپرورده دکتر يزدي و عضو حلقه کيان، مؤسس و گرداننده اصلي اين شرکت بود.
سال 1384 در انتخابات دوره نهم رياست جمهوري، دکتر يزدي مجدداً اعلام کانديداتوري بيحاصل نمود و سپس خود و گروهش از کانديداي اصلاح طلبان حمايت کرد که آن هم ناکام بود، اما وي که ربع قرن به ناکامي سياسي عادت داشت، باز هم ژست پيروزي گرفت و گفت: «احزاب و گروههاي بيرون از حاکميت، نظير نهضت آزادي ايران و ساير نيروهاي ملي- مذهبي، اگر چه کانديدا معرفي کردند و بعد از رد صلاحيت غيرقانوني کانديداي آنها، از کانديداتوري دکتر معين حمايت کردند، اما چون هدف راهبردي آنها پيشبرد فرآيند دموکراسي بود، عليرغم عدم انتخاب کانديداي مورد حمايتشان، آنها در انتخابات شکست نخوردند بلکه پيروز هم بودند و از فرصت انتخابات به طور مؤثري در ايجاد ارتباط با مردم و مخاطبين خود و حضور در صحنه، به رغم همه فشارهايي که عليه آنها إعمال شده است، بهره بردند».
به تصريح مهندس محمد توسلي مسئول دفتر سياسي گروه دکتر يزدي: «در مرحله دوم انتخابات رياستجمهوري سال ٨4 با وجود سوابق گذشته با هاشمي رفسنجاني در دو دهه ابتداي انقلاب، نهضت آزادي تصميم به حمايت از هاشمي در مقابل محمود احمدينژاد گرفت؛ چراکه مخاطرات آينده سياسي ايران با وجود رياستجمهوري احمدينژاد براي نهضت محرز بود.»
دکتر يزدي در خرداد 84 با اشاره به ملاقات خود و همفکرانش با دکتر معين کانديداي مرحله اول اصلاحطلبان، در باره جبهه دموکراسيخواهي و روابط نزديک با حزب مشارکت، گفت: «پذيرش ضرورت جبهه دموکراسيخواهي از سوي دکتر معين را يک امر راهبردي در شرايط کنوني ميدانيم... پس از جلساتي با مسئولان جبهه مشارکت، دبيرکل و دفتر سياسي آن و بررسي مذاکرات در جلساتي با اعضاي نهضت آزادي ايران و شوراي فعالان ملي-مذهبي، به اين جمعبندي رسيديم که از تشکيل اين جبهه حمايت کنيم... ما خيلي پيش از اين، شکلگيري جبهه دموکراسي را به عنوان يک هدف راهبردي معرفي کرده بوديم... تاکنون حمايت بسياري از شخصيتهاي برجسته از جمله آيتالله منتظري را جلب کردهايم.»
در ديماه 1386 نهضت آزادي خواستار نظارتهاي بين المللي بر انتخابات مجلس هشتم شد. اين، اولين بار بود که يک گروه سياسي داخل کشور چنين موضعي ميگرفت. در طول سه دهه قبل، بعضي از ضد انقلابيون مقيم خارج چنين درخواستهايي را براي ايجاد فشار سياسي و تبليغاتي عليه نظام جمهوري اسلامي مطرح ساخته بودند. دکتر يزدي گفت: «چه اميدي مي توان داشت؟ گزينه ديگري جز نظارت بين المللي وجود ندارد.»
در خرداد 1387 دکتر يزدي پس از يک اقامت سه ماهه در آمريکا، به ايران بازگشت و در مصاحبهاي گفت: «نظام از درون در حال رسيدن به بنبست است. همه جناحها دارند به اين نتيجه ميرسند که اشکال از نظام ولايت فقيه است... هنگاميکه شاه ايران را ترک کرد، يک تحليلگر انگليسي در تحليل انقلاب ايران نوشت که انقلاب ايران پيروزي جهل برظلم است. آن زماناين حرف خيلي به من برخورد. پيش خودم گفتم غربيها و انگليسيها نميخواهند ما را بفهمند. گذشت زمان به من نشان داد که او درست ديده بود... انتخابات رياست جمهوري گذشته و انتخابات مجلس هشتم نه آزاد، نه رقابتي ونه منصفانه بوده است... الان زمان آن است که عملکرد نظام مبتني بر ولايت فقيه را مورد ارزيابي قرار بدهيم. ما معتقديم که مشکل اساسي ايران، در سيستم ولايت فقيه است.» وي از آن پس، پيشنهاد تغيير قانون اساسي را مطرح ساخت و پيگيري ميکرد که به علت عدم استقبال هيچ فرد يا جناح سياسي مهم و معتبري، به زودي فراموش شد و پيشنهاددهنده و گروهش سنگ روي يخ شدند.
به تعبير صادق زيباکلام که سرمشقهاي زيادي از نهضت آزادي گرفته و از ستايشگران سران آن بود و در دولت موقت نيز، يک جوان مورد اعتماد بازرگان و يزدي بود: «نهضت آزادي مدتها است که به پايان حيات سياسي خود رسيده است.»
فعال و نادم فتنه بزرگ 1388
در اواخر سال 1386، دکتر يزدي در پاسخ به سؤالات يک خبرنگار ضد انقلاب مقيم خارج در باره تحليل خود از تغييرات مطلوب سياسي چنين نوشت: «در ايران، انقلابي از نوع انقلاب سال 57 نه امکان دارد و نه مفيد خواهد بود... انقلاب مخملي يا نارنجي ميسر نيست... تغيير و تحول در ايران، غير قابل اجتناب است، اما تغييرات، درونزا و متناسب با موقعيت ايران خواهد بود... پس از پيروزي انقلاب، انحرافي از مسير آرمانهاي اوليه انقلاب صورت گرفته است.... براي اصلاح، دو شيوه تغيير مطرح است: اصلاح ساختار حقوقي...اصلاح ساختار حقيقي... هنگامي که تمام راه حلها براي تغييرات مسالمتآميز آزمايش شد و نتيجه نداد، خود جامعه به جمعبندي جديد براي اتخاذ شيوه هاي جديد مبارزه براي تغيير خواهد رسيد... به نظر ميرسد مناسبات دروني نيروها، در درون و بيرون حاکميت به گونه اي است که دير يا زود، تغييرات در ساختار حقيقي و حقوقي، ولو به طور نسبي پذيرفته خواهد شد. در اين زمينه براين باورم که توجه به تجربه شوروي سابق به عنوان يک حکومت توتاليتر با نيروي نظامي و سازمان امنيت بسيار مقتدر، ميتواند آموزنده باشد.»
در آستانه انتخابات رياست جمهوري خرداد 1388، نهضت آزادي اعلام کرد از هر دو نامزد اصلاح-طلب موسوي و کروبي حمايت ميکند. پنج روز مانده به انتخابات، متني با عنوان «پيام جمعي ازنو انديشان مسلمان به ملت ايران در ارتباط با انتخابات رياست جمهوري دهم» منتشر شد که در کنار ابراهيم يزدي، افرادي مانند سعيد حجاريان ذيل آن را امضا کرده بودند و رأي به هر دو کانديداي مزبور را توصيه ميکردند. پس از اعلام نتايج انتخابات، گروه دکتر يزدي جزو اولين گروههايي بود که بلافاصله با صدور اطلاعيه رسمي، مدعي تقلب در انتخابات شدند و آشوب بزرگ را آغاز کردند. سپس اعلاميه مستقلي نيز با سه امضاي يزدي، عزت سحابي و صدرحاجسيدجوادي انتشار يافت که آنان آشوبهاي خياباني را «حماسه بزرگ و بيسابقه تاريخي» ناميده بودند و مدعي شدند در اعلام نتايج، «خيانت در امانت» شده و به رهبري اتهام زدند که عدالت ايشان مخدوش شده است.
به رغم قلت عددي عناصر تشکيلاتي نهضت آزادي، به علت ارتباطات وسيع دکتر يزدي و دوستانش با ساير گروههاي اپوزيسيون و ضد انقلاب داخل و خارج، نقش اين طيف در اشتعال آشوبهاي پسا انتخابات 88 برجسته شد. مشارکت فعال و گسترده اعضاي شناختهشده نهضت آزادي در زمينهسازي و تحريک آشوبها و اغتشاشات فتنه 88، موجب شد در اولين روزهاي فتنه، تعدادي از سران و اعضاي اين گروه نيز بازداشت شوند. در خلال اقدامات تبليغاتي و تشکيلاتي نهضت آزادي در تشديد و تداوم آشوبهاي خياباني موسوم به جنبش سبز، شخص دکتر يزدي با حضور فعال رسانهاي و اجتماعي، از جمله ديدار با خانوادههاي بازداشتيها، نقش چشمگيري در فتنه 88 ايفا کرد.
دکتر يزدي در شهريور 88 گفت: «انقلاب اسلامي 1357 نهايتاً هنوز پيروز نشده است، زيرا که آرمانها و خواستههاي مردمي تحقق نيافتهاند.» وي در متني به تاريخ 19 مهر 1388، اتهامات دروغ کشتار و شکنجه «جمعي از مردم» را با ادبيات تحريکآميز، تکرار و تأکيد کرد، و کماکان بر آتش فتنه ميدميد. کاري که وي و افراد گروهش در داخل و خارج به شدت به آن مشغول بودند، و با انبوه تبليغات و جنگ رواني گسترده رسانههاي دشمن ملت ايران، توسعه و تداوم مييافت. محسن سازگارا عضو سابق شوراي مرکزي نهضت آزادي خارج و داخل، و يکي از نزديکترين دوستان و دستياران قديمي دکتر يزدي، از رسانههاي خارجي به آموزش روزانه شيوههاي تداوم اغتشاشات و مراحل براندازي مشغول بود و کساني مانند عبدالعلي بازرگان، هراتي، نوربخش و شماري از دستپروردگان يزدي در خارج و داخل، به ارکان اصلي فتنه و آشوب بدل شده بودند.
عبدالعلي بازرگان فرزند ارشد مهندس بازرگان و عضو شوراي مرکزي نهضت آزادي که در جريان فتنه 88 عضو شوراي 5 نفره رهبري جنبش سبز مستقر در لندن بود، در مصاحبهاي با راديو فردا به تاريخ 16 فروردين 1391 در مورد نقش نهضت آزادي، چنين گفت: «نهضت، جزوي است از جنبش سبز. مثل خيلي از گروههاي ديگري که در ايران فعاليت هاي مسالمتآميز ميکنند، به همين دليل هم الان بسياري از جوانانش در زنداناند. محکوميتهاي بلندمدت دهساله گرفتهاند. از کادر رهبري گرفته تا جوانان، همه، اين گرفتاريها را پيدا کردهاند. بنابراين يک رابطه تنگاتنگي با آنها دارد. حالا در حدي که امکانات ايجاب کند. بنابراين، [نهضت آزادي] جزو حرکتي است که نام سبز به خود گرفته... آقاي مهندس موسوي قبل از انقلاب همفکر دوستان نهضتي بود. البته عضو نهضت هيچوقت نبود. ولي جزو مرتبطان با اين تيپ اشخاص قرار داشت... بعد از انقلاب، ايشان عضو حزب جمهوري اسلامي شد و سردبير روزنامه جمهوري اسلامي، وزير خارجه و نخست وزير و طبيعتاً ديگر در خط مقابل نهضت قرار داشت. هيچوقت هم نزديکي با نهضت در طول اين سي و دو سال نداشت. ولي نقشي که در اين مدت ايفا کرده در جنبش سبز، خوب چيزي است...سخناني را بيان کرده، مواضعي را اتخاذ کرده که...نهضت هم از اين جريان حمايت کرده. آقاي کروبي هم يک مدتي در مجلس موضع کاملا مخالف نهضت آزادي داشت. بعضي از سخنرانيهايش معروف است که حملات خيلي شديدي به نهضت کردند. ولي به هر حال، يک حزب سياسي هميشه نگاه مي کند که موضع روز شخص و افکار و نظرياتش در آن زمان چگونه است. کارهاي سياسي چيزي نيست که آدم بخواهد به دل بگيرد، کينهاي از گذشته داشته باشد. انسان دائما تغيير و تحول پيدا ميکند. بسياري از کساني که الان در اين جنبش سبز هستند و بسياري از اصلاحطلبان، خودشان مواضع کاملاً مغاير اين داشتند در گذشته... هيچوقت رو به گذشته نبايد نگاه کرد. مهم، مواضع شخص در وضعيت فعلياش هست.»
طبق خبري منتشره در ارديبهشت 1389 : «ابراهيم يزدي که سردمداري گروهک غير قانوني نهضت آزادي را بر عهده دارد اخيراً در جلسه اي که تعدادي از اصلاحطلبان سرشناس در آن حضور داشتند گفته است جنبش سبز در شرايط بسيار بدي به سرميبرد و من براي تقويت اين جريان، مکاتباتي با موسوي، کروبي و خاتمي داشته و کارهايي را که اينها بايد براي تقويت جنبش سبز انجام دهند را به آنها تذکر دادهام. وي در پاسخ به سؤالات حاضرين درباره محتواي نامههاي خود به سران فتنه گفت: يکي از مواردي که به اين آقايان گفتهام اين است که شعار فشار از پايين و چانه زني از بالا را بايد زنده کنيم. وي درباره علت شکست اين تئوري در دوره اصلاحات گفت: زمان اصلاحات، اهرم فشار از پايين را نداشتيم اما جنبش سبز اين امکان را براي ما فراهم کرده که بتوانيم فشار را وارد کنيم و بعد، عدهاي از بالا به چانه زني و امتيازگيري بپردازند.»
پس از تشديد و تداوم فتنه و آشوب هاي خياباني 1388 که نهضت آزادي و شخص دکتر يزدي در مقدمات و تبعات آن مشارکت فعال داشت، تعدادي از اعضاي اين گروه و خود يزدي، به تشخيص مقامات قانوني بازداشت شدند.
وي ابتدا دي ماه 1388 در پي آشوب روز عاشورا دستگير و پس از دو ماه آزاد شد، و بار ديگر در مهر 1389 بازداشت شد که اين بار پس از شش ماه در پايان همان سال از زندان آزاد شد. وي پيش از آزادي با خبرگزاري جمهوري اسلامي مصاحبه کرد ولي پس از انتشار آن در فروردين 1390، به علت عدم هماهنگي پيش از نشر، آن را تکذيب کرد.
در اين مصاحبه که فيلم و فايل صوتي آن موجود است، دکتر يزدي درباره کانديداتوري موسوي و آشوبهاي پسا انتخابات چنين گفت: «موسوي چندين سال سابقه مديريت دارد، منتها من با کانديداتوري او مخالف بودم. پذيرفتني نيست که کسي رييس جمهور شود و با رهبري مشکل داشته باشد. اگر موسوي انتخاب ميشد براي کشور فاجعه بود، زيرا رهبري و رييسجمهور بايد با هم هماهنگ باشند... در آن زمان، نقدي به موسوي کردم که شما يا نبايد مردم را به حضور در خيابانها دعوت ميکرديد، يا اگر اعلام ميکنيد مردم بيايند، بديهي است همه آنان که ميآيند هوادار شما نيستند و شعارهاي خود را ميدهند و ساختارشکني ميکنند. ميگويند معترضان انتخابات به خيابان ها آمدهاند، در حالي که عده ديگري هم آمدند که شعارهاي خودشان را دادند. آنها به خود اصلاحطلبي لطمه زدند. من در آن نقد، گفتم که ساختارشکني نکنيد و با اين کار دست به کارهاي خشونت آميز نزنيد. ملايم و قانوني باشيد. بايد بررسي کرد چه طور نخست وزير چند ساله مملکت به اينجا کشيده شد؟ بايد بحث کرد و موضوع را ريشهيابي کرد، زيرا اين يک حادثه کوچک نيست... همه بايد قانون را محترم بشمارند و هرکس که خلاف قانون عمل کند، محکوم است... در جبهه مشارکت جلساتي در زيرزمين اين حزب برگزار ميشد که بنده را هم دعوت کردند، که خيلي از حرف ها را آنجا زدم.»
مهدي نوربخش، داماد دکتر يزدي طي مصاحبهاي در آمريکا با اشاره به متن منتشر شده در خبرگزاري ايرنا به عنوان مصاحبه «اختصاصي» با «سرکرده مستعفي گروهک غيرقانوني نهضت آزادي»، گفت: «آقاي يزدي در هر دو مصاحبهاي که در «خانه امن» وزارت اطلاعات و در شرايط خاص آنجا انجام شده، از نهضت آزادي ايران و جنبش سبز قاطعانه دفاع کرده اما در متن منتشرشده در ايرنا، تمام اين بخشها را حذف کردهاند. در اصل، بخشهايي از مصاحبه را تقطيع و سپس، بخش هايي را اضافه کردهاند... دکتر يزدي هميشه منتقد محمود احمدي نژاد بوده و حتي اعلام کرده بود که اگر نظارت بين المللي نباشد، انتخابات در ايران در شرايط فعلي نميتواند به طور کمي و کيفي درست برگزار شود. با اين حال او در انتخابات گذشته صراحتاً از آقاي موسوي و آقاي کروبي دفاع کرد و بسياري از اعضاي نهضت آزادي در ستاد انتخاباتي آقاي موسوي حضوري فعال داشتند و رابطه تنگاتنگي وجود داشت. و من اميدوارم متن اصلي مصاحبه هاي انجام شده هر چه سريعتر منتشر شود تا مشخص شود اين خبرگزاري چقدر غيراخلاقي عمل کرده است.»
به گزارش ايرنا دکتر يزدي در مورد استعفاي خود گفته بود: «بنده از دبير کلي نهضت آزادي استعفا دادم زيرا نميتوانستم وظايفي را که طبق اساسنامه برعهده من نهاده شده بود انجام دهم، اين يک اخلاق ديني است که اگر کسي مسئوليتي را نميتواند در چارچوب قانون انجام دهد، آن را واگذار کند.»
نوربخش با اشاره به استعفاي دکتر يزدي از دبيرکلي نهضت آزادي گفت: «آقاي يزدي طي سالهاي گذشته تحت فشار زيادي بود که نهضت آزادي را منحل اعلام کند، اما هرگز زير بار اين موضوع نرفت و در اين مصاحبهها هم، از نهضت آزادي قاطعانه دفاع کرده است که حذف کرده اند. اما در باره استعفاي ايشان از دبيرکلي نهضت بايد بگويم از چند سال پيش، خود ايشان مي گفتند که بايد جاي خود را به جوانترها بدهند. حتي در اين متن هم که منتشر کردهاند ميبينيم که درباره استعفايش...باز بر اساسنامه نهضت آزادي تاکيد کرده و بحث خيلي جالبي است. در اصل، اينگونه با مأموران حرف ميزند که اگر کسي نميتواند وظايف قانونياش را انجام دهد بايد کنار برود، و اين خيلي مهم است.»
مرتضي کاظميان از فعالان ملي مذهبي نزديک به ابراهيم يزدي، در گفتوگو با راديو فردا در مورد خبر کنارهگيري ابراهيم يزدي از دبيرکلي نهضت آزادي، اين موضوع را «خبري مهم» ارزيابي کرد چرا که به گفته وي «آقاي يزدي در نهايت هوشياري و زيرکي، از نهضت آزادي ايران کنارهگيري نکرده» و به رغم فشاري که بر وي بوده «فقط از پست دبيرکلي نهضت آزادي کنار رفته است.»
امير خرم، از اعضاي دفتر سياسي و شوراي مرکزي نهضت آزادي ايران، در آذرماه 88 به راديو فردا گفته بود، مقامات امنيتي ايران در آن زمان با احضار پنج عضو دفتر سياسي اين گروه از آنها خواسته بودند که کليه فعاليتهاي نهضت آزادي را متوقف کنند. وي در ارديبهشت 91، طي مصاحبه ديگري با راديو فردا در باره نقش و جايگاه نهضت آزادي در بين گروههاي اپوزيسيون چنين گفت: «خود بنده در سال 1380 يک دوره زندان را تجربه کردم. وقتي از زندان بيرون آمدم، يکي از همين آقايان اطلاعاتي پيش من آمد و به من گفت که سعي کنم ديگر فعاليت سياسي نکنم. من در آن زمان براي ايشان مثالي زدم که متاسفانه آن مثال هنوز هم مصداق دارد. به او گفتم که جمهوري اسلامي مانند يک قلعه است که جمعي در آن زندگي مي کنند و جمعي هم بر اين قلعه حاکمند. گروههاي قانوني مانند نهضت آزادي و ساير احزاب قانوني، مانند خندقي هستند که دور تا دور اين قلعه کنده شده است. رسالت و وظيفه ما به عنوان يک گروه اپوزيسيون، اين است که هر کسي که از رفتار حاکمان قلعه ناراضي بود و خواست از قلعه بيرون برود، طبيعتا مي افتد در درون نيروهاي اپوزيسيون و ما وظيفه داريم نگذاريم آنها به سمت نيروهاي مقابل بروند که نيروهاي برانداز هستند و آماده جذب اين نيروها هستند تا عليه قلعه فعاليت کنند. من آن روز به آن مأمور امنيتي گفتم که سعي نکنيد اين خندق را پر کنيد. چون وقتي شما اين کار را بکنيد، آنهايي که از درون اين قلعه فرار ميکنند بر اساس جاده اي که شما برايشان ترسيم کردهايد، مستقيم به سمت نيروهاي برانداز ميروند.»
گفتني است دکتر يزدي در فتنه و آشوبهاي پس از انتخابات 88، حتي پس از بازداشت و آزادي، کماکان بر مخالفت افراطي و غيرقابل مصالحه با رييس جمهور منتخب دولت دهم تأکيد داشت و بر آن بود که نجات کشور در گرو برکناري وي از طريق مداخله رهبري و مجلس است. از جمله در بهار سال 91 چنين نوشت: «راه حل مشکل تاريخي ما، «تغيير در ساختار حقيقي» است... کليد اين کار در دست مقام رهبريست... براي نجات کشور و نظام، بايد اين کار را انجام بدهند. بهدليل آنکه آنچه در انتظار ماست و قابل پيشبيني؛ بسيار وحشتناک است. در روزهايي که در خانه امن بودم و آقايان اطلاعاتي، پنجشش نفر بعد از شام يا ناهار مينشستند و از من ميخواستند که نظرات سياسيام را توضيح بدهم؛ به آنها گفتم که من سالها با برادران روحاني، هاشمي، مطهري، بهشتي و ..... محشور بودهام و با هم همکاري ميکرديم. بعد از انقلاب، حرفها و مواضع متفاوت شنيديم. آقاي [امام] خميني هم از اينها حمايت ميکردند و ما هم بهقول هاشمي «نجيبانه» کنار رفتيم. اما؛ «من ميدانم هاشمي کيست، از کجا آمده، چه کار کرده و ميکند». اما «نميدانم احمدينژاد کيست» و يک «رييسجمهور يهوديتبار» چگونه ميخواهد کار کند.»
در مرداد 91، دکتر يزدي طي نامهاي همدلانه و صميمانه خطاب به آقاي سيد محمد خاتمي چنين نوشت: «اميدوارم در اين شرايط ويژه بحراني بتوانيد به تناسب موقعيت و جايگاه خود در جنبش اصلاح طلبي، موفق به برداشتن گامهاي مؤثر و مفيد، توفيق وافي به دست آوريد... شعارها و مطالباتي که موجب پيدايش و پيروزي جنبش مردمي دمکراسيخواهي در دوم خرداد 1376 و سبب پيدايش و فراگيري جنبش سبز در اعتراضات پس از انتخابات سال 1388 شد...با خواستهها، باور و عملکرد دولت موقت و انتقادات و نظرات اصلاحي نهضت آزادي ايران، در يک کل، قرار گرفته و قابل ارزيابي است. از اين منظر، دولت موقت، نهضت آزادي ايران و در رأس آنها، زنده ياد مهندس بازرگان، پيشرو و پيشگام نهضت اصلاحطلبي و اعتراض به انحرافات انقلاب محسوب ميشوند... برادر عزيز حضرت حجت الاسلام والمسلمين خاتمي! اين نامه در سالروز پيروزي جنبش مشروطيت براي جنابعالي نوشته و ارسال ميشود. دريغ و درد که پس از يک صد و شش سال مبارزه ملت ايران براي دستيابي به حاکميت قانون، هنوز هم اين خواسته حتي در سطحي حداقلي نيز به دست نيامده و هنوز هم استبداد و حاکميت فردي، مهمترين بليه جان ايرانيان محسوب ميشود... نهضت آزادي ايران با پيوند زدن نظريه فقهي ولايت فقيه به جمهوري اسلامي موافق نيست... اما بر اين باورم که تا زماني که جنبش اصلاح طلبي نتواند ساختار حقيقي قدرت را تغيير بدهد، تغيير در ساختار حقوقي مشکل تاريخي ما را حل نميکند... برادر انديشمند، متعهد و فرهيختهام!... پيامد تداوم وضع حاضر و عدم چاره انديشي به موقع، به مراتب فراتر از مساله حيات نظام جمهوري اسلامي است.»
سه سال بعد، وي در سال 94 طي مصاحبهاي با پندگيري از شکست فتنه و آشوب88، ندامت و تغيير تاکتيک خود و همفکرانش را از اقدامات و شعارهاي ساختارشکنانه، چنين توضيح داد: «بعد از اتفاقاتي که در جريان انتخابات سال 88 رخ داد، امروز بسياري از فعالان سياسي، کنشگران و حتي دانشجويان ما ياد گرفتهاند که بعضي از حرفها و ساختارشکنيهايي که مطرح ميشود فقط شعار بود و نبايد استفاده ميشد. اما تاکتيکهاي سياسي يا به تعبير من مهندسي کار سياسي، اگر چه تابعي است از استراتژي، بايد بر اساس تحليل از وضعيت سياسي شرايط روز باشد.»
محکوم دادگاه انقلاب
به گفته عبدالعلي بازرگان: «در طول اين ساليان گذشته به شدت، نهضت، تحت فشار بوده. از فعاليتهايي که در دانشگاهها ميکرده، کاملاً مراقب بودند که نتواند آنجا گسترش پيدا کند. يعني در حد يک بخور و نمير نهضت را نگاه داشتهاند. خيلي از سازمانها را به طور کلي تعطيل کرده بودند. نهضت را هم کاملاً مراقب بودند که از يک حدي نتواند بيشتر رشد کند...خود نهضت از بعد از انقلاب در پنج مورد دستگيري هاي گسترده داشته، زندانهاي طولاني...کاملاً مراقب هستند، همانطور که عرض کردم، درحد بخور و نمير فقط اجازه زندهماندن ميدهند.»
دکتر يزدي پس از يک سال و نيم اقامت در آمريکا که به اظهار خويش براي درمان بيماري بود، در بهار سال 1381 به ايران باز گشت. پس از دستگيري اعضاي شوراي مرکزي نهضت آزادي و ملي مذهبيها در اواخر سال 1379 به اتهام اقدام عليه امنيت کشور و تلاش براي براندازي، دادگاه انقلاب اسلامي غياباً حکم بازداشت يزدي را نيز صادر کرد. انتظار ميرفت که وي در بدو ورود بازداشت شود، ولي دو هفته بعد، به دادگاه انقلاب احضار شد و از اواسط ارديبهشت 81 تا اواسط مهر 1382، جمعاً 52 جلسه بازجويي بدون بازداشت از دکتر يزدي انجام شد.
ولي پس از آشوب هاي فتنه 88، وي ابتدا در زمستان 1388 و سپس در پاييز سال 1389 بازداشت شد. به گفته دکتر يزدي: «وزارت اطلاعات همه اعضاي دفتر سياسي و شوراي مرکزي نهضت آزادي را در دي ماه سال 88 به وزارت اطلاعات فراخواند. در آنجا هيئتي از وزارت اطلاعات با اين دوستان صحبت کردند و گفتند که به شما ابلاغ ميکنيم که حق هيچ نوع فعاليتي را نداريد و اگر فعاليت کنيد، همه را ميگيريم. ما هم گفتيم که نميتوانيم کار نهضت را تعطيل کنيم، بايد شوراي مرکزي رأي دهد، دستور شما را براي تصميمگيري به شوراي مرکزي ميبريم. من هنوز آزاد بودم و شوراي مرکزي را براي تصميمگيري فراخوانديم. اما در يکشنبه شب شام غريبان، هفتم دي ماه 1388 ساعت 2 بعد از نصف شب به خانه ريختند و مرا بردند. قبل از اينکه مرا ببرند، من دوستان را دعوت کرده بودم که به منزل من بيايند و درباره ابلاغيه وزارت اطلاعات تصميمگيري کنيم. بالاخره شوراي مرکزي در غياب من تشکيل جلسه داد و تصميم گرفت که همه فعاليتها تعطيل شود.»
او پس از مدتي بازجويي و سپس محاکمه، در دي ماه 1390 به 8 سال زندان محکوم شد اما به دليل شرايط جسماني به قيد وثيقه آزاد شد. اتهام اول دکتر يزدي، «اقدام عليه امنيت کشور» و اتهام دوم او در متن کيفرخواست، «اداره جمعيت غيرقانوني و ضدامنيتي نهضت آزادي ايران» بود.
در سال 94 دکتر يزدي در يک مصاحبه گفت: «الان با وجود اينکه نهضت آزادي مشکلات بسياري دارد، اما سکوت نکردهاست. نامه مينويسيم، مصاحبه ميکنيم و.... چرا؟ به اين دليل که ما يک شناسنامه سياسي داريم. زورشان به ما نميرسد.»
وي البته به صراحت بر راهبرد ايجاد تنش و آشوب اجتماعي مجدداً تأکيد داشت و به رييس جمهور دولت يازدهم انتقاد داشت که چرا مانند آقاي خاتمي از بيرون آوردن جمعيت ميليوني مردم، خودداري ميکرد: «همان ايرادي را که روزي به خاتمي داشتيم الان به روحاني هم داريم. خاتمي يک سال بعد از پيروزي در انتخابات به دانشگاه آمد. قبل از آمدن توسط يکي از همکارانش به او پيغام داديم که چرا ميخواهد به دانشگاه بيايد؟ در مراسم دانشگاه حداکثر 50 هزار نفر شرکت ميکنند. به جاي آن به عنوان رئيسجمهور براي گزارش يک ساله عملکرد خود، مردم را به ميدان آزادي دعوت کن. رييسجمهور اگر دعوت کند يک ميليون نفر ميآيند. در فضاي سياسي به شدت پوپوليستي ايران، حضور يک ميليون نفر در ميدان آزادي پاسخگوي بسياري از مخالفان رييس جمهور برگزيده مردم خواهد بود. آقاي روحاني هم ميتوانست براي گزارش صد روزه فعاليتهاي خود، مردم را به حضور درميدان آزادي فرا بخواند. چرا در تلويزيون؟ چرا در مجلس؟ ممکن است نيروهاي امنيتي بخواهند جلوي آن را بگيرند، خب اجازه بدهيد تا هزينه آن را بدهند. الآن هم اگر ميخواهيد سالروز يکسالگي رياست خود را جشن بگيريد چرا باز هم در يک اتاق در بسته نشستهايد، مردم را دعوت کنيد و گزارش يکساله خود را ارائه دهيد. ممکن است در آنجا حرف تندي هم نزنيد اما همين که دعوت ميکنيد و يک ميليون نفر حاضر ميشوند، در کشوري که سياست همچنان پوپوليستيک است، هيستري جمعيت، اهميت زيادي دارد. زماني که يک ميليون نفر حضور مييابند، موشها به سوراخها فرار ميکنند. اما روحاني اين کار را انجام نميدهد و به نظر من خطا ميکند.» البته دکتر يزدي خوب ميدانست و از نزديک، يک بار به سال 59 و 60، راهبرد شکستخورده تنشآفريني اجتماعي توسط بنيصدر را، مشارکت و تجربه کرده بود، اما ظاهراً اصرار داشت که همان آزموده خطا را دوباره و چندباره با ديگران بيازمايد.
اما دکتر يزدي در قامت دبيرکل مستعفي و محکوم به حبس گروهي که فقط در محافل خانوادگي و بر روي کاغذ وجود داشت و رسماً و قانوني منحل شده بود، مواضعي نمايشي و بيتأثير ميگرفت. وي بنا به خصلت پراگماتيستي و استراتژي «تشديد اختلافات درون جناحي حکومت»، از سال 1392 خود را حامي مخالف قديمي نهضت يعني آقاي حسن روحاني معرفي کرد. به گفته محمد توسلي دستيار اصلي يزدي: «نهضت در انتخابات سال ٩٢، ٩4 و ٩6 هم به ميدان آمد و با جنبش مدني اصلاحات همراه شد. ابراهيم يزدي بهعنوان دبيرکل نهضت آزادي همواره با حضور در حسينيه ارشاد رأيش را به صندوق ميانداخت...در انتخابات سال ٩6 با وجود حال ناخوشي که داشتند، به حسينيه ارشاد رفتند و به حسن روحاني و فهرست اميد براي پنجمين دوره شوراي شهر رأي دادند.»
داماد آقاي يزدي، مهدي نوربخش سابقه تعامل نهضت آزادي به دبيرکلي پدر همسرش با اصلاحطلبان را اينگونه ترسيم کرده است: «نهضت آزادي به عنوان يکي از تشکلهاي اپوزيسيون جمهوري اسلامي که مباني اين نظام از جمله ولايت فقيه را قبول ندارند، بيشترين همکاريها را با نيروهاي اصلاحطلب درون ساختار انجام داده... براي نهضت آزادي، روحاني و خاتمي و افراد ديگر اصلاً فرق نميکند، و اين حزب از همه اين شخصيتها براي تداوم حرکت اصلاحات، حمايت کرده است؛ کما اينکه حمايت ما از آقاي روحاني در انتخابات اخير، به طور مطلق و بيهيچ چشمداشتي اتفاق افتاد.»
در فروردين 93 دکتر يزدي طي مصاحبهاي تلويحاً آرزو و پيشبيني کرد که رييس جمهور يازدهم، بتواند نقش گورباچف در فروپاشي نظام را ايفا کند. وي با يادآوري انتظاري که از رييس جمهور هفتم براي اين کار ميرفت، او را در قياسي معالفارق، خروشچف ايران ناميد و گفت: «وقتي آقاي خاتمي روي کار آمد برخي تحليلگران گفتند خاتمي، گورباچف ايران است اما من در مصاحبهاي با واشنگتنپست گفتم که اينطور نيست بلکه خاتمي، خروشچف ايران است. خروشچف وقتي بعد از استالين بر سر کار آمد، گفت: وضع خيلي بد است و رفت در کنگره حرفهاي گورباچف را زد اما تأثيري نداشت. او را فرستادند به همان دهي که آمده بود و تا آخر عمر در همان ده زندگي کرد و آنجا فوت کرد. اگر کنگره حزب کمونيست شوروي، خروشچف را پذيرفته بود، تاريخ به گورباچف نياز نداشت، اما نپذيرفت.»
آقاي يزدي اين واقعيت را ناديده ميگرفت که همه تحولات و تغييرات سياسي ايران، در عرصه علني با حضور و رأي مردم شکل گرفته است، نه در فضاهاي پنهان و بستهاي مانند کنگرههاي حزبي. وي به تفاوتها و تعارضهاي عميق و بنيادين نظام مردمسالاري ديني ايران، با نظام حزبي و کمونيستي شوروي نيز توجه نکرده است. او به عادت مألوف تحليلهاي نادرست قديم خود و گروهش، کوشيده خروشچفي و گورباچفي براي وضعيت ايران کنوني خلق کند تا شبيهسازي فروپاشي مطلوب آمريکا، در ايران نيز امکانپذير به نظر برسد.
البته دکتر يزدي در رفتاري پراگماتيستي و مبتني بر راهبرد «زيست در شکاف سياسي» بين جناحهاي داخل حاکميت، به رغم آنکه در سه دهه گذشته او و گروهش غالباً اصطکاکهاي سياسي شديد با جناح متبوع شخص رييس جمهور يازدهم داشته، و اساساً قرابت راهبردي اندکي ميتوانست با وي پيدا کند، در ارديبهشت 96، چنين اعلام کرد: «انتخابات خرداد 1392 با پيروزي کانديداي اصلاحطلبان اثراتي سازنده در مناسبات سياسي و اجتماعي کشورمان در عرصههاي داخلي و بينالمللي در پي داشت. از اين رو به رغم آن که دکتر حسن روحاني در تحقق تمامي وعدههاي خود فرصت توفيق پيدا نکرد و هنوز هم شرايط بحراني از جامعه ما رخت بر نبسته و با وجود نقدهاي منصفانه و اساسي که ميتوان به عملکرد دولت يازدهم داشت، رأي به روحاني را انتخاب ميان «بد» و «بدتر» نميدانيم؛ بلکه ترجيح گزينه «خوب» بر «بد» ارزيابي ميکنيم... البته دکتر روحاني هنوز هم نتوانسته است در کميت و کيفيت برخي معضلات از جمله بحران کارآمدي، رکود اقتصادي و نيز در تغيير کامل فضا و نگاه امنيتي در حوزه سياست و فرهنگ، موفق شود... نهادهاي مدني هنوز هم در توقفي تحميلي روزگار ميگذرانند و مطبوعات و احزاب مستقل و فعالان سياسي و اجتماعي تحت انواع فشارها و محدوديتهاي شديد به سر ميبرند... تحليل عملکرد دولت روحاني...از موضعگيري مؤثر در راستاي گذار به دمکراسي و ارائه و ترويج قرائتي سازگار از اسلام با مسايل بنيادين مدرنيته... حکايت دارد... رأي به روحاني، رأي «آري» به گفتمان اصلاحطلبي و...است.»
روشن بود که اين رويکرد تاکتيکي و داعيه اشتراک و همسويي دکتر يزدي و گروهش در مواضع دولت يازدهم و دوازدهم، سودي براي رييس جمهور در بر نداشت، اما نيروهاي انقلابي خط امام و دغدغهمند آرمانهاي امام خميني را نگران ميساخت.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۷۸۲۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیر تتلو آزاد میشود؟/ وکیل مدافع تتلو : موکلم توبه کرده/ نوجوانان برای آزادی اش دعا می کنند
سومین و آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات امیرحسین مقصودلو، معروف به «تتلو» به ریاست قاضی افشاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی برگزار شد.
به گزارش همشهری، محاکمه تتلو که از اسفند سال گذشته به اتهام تشویق نسل جوان به فساد و فحشا و فراهم کردن شرایط آن، فعالیت تبلیغی علیه نظام، دایر کردن سایت شرط بندی برای قمار و تشویق دیگران به آن، انتشار محتویات مستهجن در قالب تولید کلیپ و آهنگ، تحریک و دعوت از مخاطبان به ارتکاب جرائم منافی عفت، مصرف موادمخدر، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور با توصیه به هواداران و فعالیت آموزشی و تبلیغی مغایر شرع اسلام در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران آغاز شده بود، دوشنبه گذشته و با برگزاری سومین جلسه پایان یافت.
در ابتدای این جلسه قاضی حجتالاسلام والمسلمین افشاری اتهامات متهم را بار دیگر به او تفهیم کرد و از او خواست آخرین دفاعیات خود را بیان کند. پس از تفهیم اتهام متهم، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و خطاب به متهم گفت: بیشتر مخاطبان شما جوانان و نوجوانان بودند و تحتتأثیر موادمخدری که مصرف میکردید و آن را ترویج میدادید قرار میگرفتند.
تتلو نیز پاسخ داد: قصدم ترویج موادمخدر نبود. میخواستم برای کسانی که آلوده به مشروبات الکی و موادمخدر هستند جایگزین گیاهی معرفی کنم تا ضرر کمتری داشته باشد که این اشتباه بوده و اشتباهم را میپذیرم.
وی سپس در پاسخ به سؤال نماینده دادستان که چرا صفحه اینستاگرام شما بسته شد، گفت: در یک استوری اینستاگرام از خانمهای ۱۵ تا ۲۰ سال برای ساخت ویدئوی یکی از آهنگها دعوت شد که طبق قانون اروپا این موضوع را کودکآزاری تلقی کردند و صفحه را بستند.
متهم در دفاعیات خود مجددا اعلام کرد: قطعا اشتباهاتی داشتم و خیلی از رفتارهای من اشتباه بوده است. بهخاطر اشتباهاتی که داشتم معذرتخواهی میکنم.
قاضی افشاری خطاب به متهم گفت: چه تضمینی است که اشتباهات شما مجددا تکرار نشود؟ شما در گذشته هم ابراز پشیمانی کردید، ولی مجدد بهکار خود ادامه دادید.
متهم پاسخ داد: آموزش مناسبی ندیدم و اشتباه کردم!
پس از دفاعیات متهم، نماینده دادستان اعلام کرد با توجه به کیفرخواست صادره، مستندات موجود در پرونده و اظهارات متهم تقاضای رسیدگی و صدور حکم عادلانه را دارم. در ادامه الهام رحیمیفر، وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و اظهار کرد: طبق صحبتهایی که با متهم داشتم تأکید کرده که میخواهد به جوانها و نوجوانها بگوید من تا آخر این راه را رفتهام، چیزی در پایان راهی که من رفته ام نبوده است. شما اشتباه من را نکنید.
وی افزود: متهم در اظهارات خود بیان کرده است که قصدی جهت تحقق نتیجه و انجام فعالیت تبلیغی یا ایجاد خلل در امنیت داخلی کشور نداشته و عنصر معنوی جرم قابل احراز نیست.
رحیمیفر درباره تبلیغ سایتهای شرط بندی از سوی موکل خود بیان کرد: متهم پس از تبلیغ سایت شرطبندی وقتی متوجه میشود افراد از این مسیر متضرر میشوند، بلافاصله موضع خود را تغییر میدهد. پس از اظهارات وکیل و اخذ دفاعیات متهم، قاضی افشاری گفت: با توجه به اخذ آخرین دفاع و پایان رسیدگی به اتهامات امیرحسین مقصودلو پایان جلسه رسیدگی را اعلام میکنم و در موعد قانونی رأی صادر خواهد شد.
الهام رحیمی فرد، وکیل مدافع تتلو از روند محاکمه و رسیدگی به این پرونده میگوید.
*از روند رسیدگی به پرونده بگویید. در ۳ جلسه محاکمهای که برگزار شد، چه گذشت؟
جلسه نخست دادگاه به بیان کیفرخواست پرونده گذشت. در این جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد و درحقیقت دفاعیات ما در جلسه دوم و سوم انجام شد. جالب اینکه در جلسه دوم، این خود موکلم بود که از خودش دفاع کرد و در برابر هر عنوان اتهامی که مطرح شده بود، دفاعیات خود را مطرح کرد.
*دفاعیات موکلتان بیشتر بر چه مواردی استوار بود؟
موکلم از زمانی که در زندان است قرآن میخواند؛ حتی نهجالبلاغه را مطالعه کرده و در جریان دفاعیاتش به آیات قرآن و فرمایشات امیرالمومنین (ع) در نهجالبلاغه استناد میکرد.
نحوه دفاعیاتش و مواردی که مطرح میکرد، نشان میداد که هم قرآن خوانده و هم نهجالبلاغه را مطالعه کرده است. او حتی در برخی از موارد، از فیلمها و سریالهایی که در آنها جلسات محاکمه به نمایش درآمده بود، الگو گرفته و در جلسه دوم تلاش کرده بود دفاع مناسبی در برابر اتهاماتش بیان کند.
*جلسه سوم و آخرین جلسه محاکمه چگونه گذشت؟
در این جلسه که حدود ۲ ساعت طول کشید، علاوه بر موکلم، من هم به دفاع از او پرداختم و همچنین نماینده دادستان نیز مسائلی را مطرح کرد.
*دفاعیات شما بیشتر حول چه محوری بود؟
خب، بنده براساس عناوین اتهامی که در پرونده مطرح بود از ایشان دفاع کردم. بعضی از عناوین اتهامی جای دفاع بیشتری داشتند که زمان کافی برای دفاع داشتیم. در برخی از اتهامها نیز مسئله ندامت و توبه مطرح بود که موکلم از همان ابتدا توبه کرده و اظهار ندامت کرده بود و به همین دلیل با توجه به توبه او، دفاعیات به طریق دیگری انجام شد. بهطور کلی در برابر هر عنوان اتهامی که مطرح شده بود، دفاعیاتم را مطرح کردم و موکلم نیز در این جلسه بهصورت جمعبندی و هم براساس هر عنوان اتهامی از خودش دفاع کرد.
در برخی از اتهامات موکلم، بحث اهانت مطرح بود؛ این در حالی بود که برخی از آنها اصلا از سوی موکلم انجام نشده بود، بلکه مطالبی بود که در پیجهای فیک و منتسب به موکلم منتشر شده بود. در جلسه دادگاه، موکلم توضیح داد که مدتهاست صفحهای در اینستاگرام ندارد و فعالیت مجازیاش در یوتیوب بوده است؛ حتی در جاهایی تلاش کرد ثابت کند که صفحه اینستاگرامی موردنظر اصلا متعلق به او نبوده است.
*بهغیر از این پرونده، پرونده دیگری هم علیه موکلتان تشکیل شده؟
موکلم پرونده دیگری هم دارد که در دادگاه کیفری ۲ تشکیل شده است. ما از همان ابتدا درخواست تجمیع پروندهها را دادیم که همه پروندهها در یک شعبه که به جرم مهمتر رسیدگی میکند، رسیدگی شود. اما با توجه به اینکه جلسه رسیدگی به پرونده در دادگاه کیفری ۲ هنوز شروع و درباره آن تصمیمگیری نشده بود، این اتفاق نیفتاد. با این حال امیدواریم درصورت صدور رأی در این پرونده، با توجه به تشابه عناوین اتهامی، رسیدگی به آن پرونده نیز متوقف شود.
*موکلتان جز این دو پرونده، پرونده دیگری ندارد؟
پروندههای دیگری که موکلم داشته، همگی رسیدگی شدهاند.
*در این مدت روند رسیدگی به پرونده را چطور ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه رسیدگی به پرونده روند خوبی داشت. به ما زمان کافی برای بیان دفاعیاتمان داده شد و توانستیم هر آنچه را که میخواستیم در دادگاه مطرح کنیم.
*با توجه به ملاقاتها و گفتگوهایی که با موکلتان داشتید، او را چطور ارزیابی میکنید؟
خب، من قبل از اینکه بهعنوان وکیل مدافع متهم انتخاب شوم، هیچ شناختی از او نداشتم؛ به همین دلیل نمیتوانم در اینباره قضاوتی داشته باشم، اما در این مدت متوجه شدم که موکلم فردی بسیار آرام و البته با روحیهای حساس و لطیف است.
*در زندان به چه کارهایی مشغول است؟
او سعی میکند بیشتر اوقاتش را در زندان به خواندن قرآن و نهجالبلاغه، تماشای تلویزیون و کارهای هنری خودش ازجمله نوشتن شعر و موسیقی بپردازد.
*ورزش چطور؟
خب، با توجه به شرایط خاصی که دارد، تا حدی که برایش ممکن است ورزش هم میکند.
*اشاره کردید که او در زندان تلویزیون تماشا میکند. بیشتر پای چه برنامههایی مینشیند؟
موکلم بهگفته خودش تمام ماه رمضان را روزه گرفت. او علاقه زیادی به برنامه محفل که در شبهای ماه رمضان پخش میشد، داشت و پای این برنامه مینشست. البته سریالهای دیگری هم تماشا میکند که حتی به برخی از آنها نقد هم دارد. او به مناسبت ۱۳ رجب، سالروز تولد امیرالمومنین (ع) هم شعری سروده و قصد دارد درصورت آزادی آن را اجرا کند.
*بهنظر شما درصورت آزادی، رفتار گذشتهاش را تکرار نخواهد کرد؟
همانطور که گفتم او توبه کرده و درصورت آزادی همه چیز بستگی بهخودش و اطرافیانش دارد. او طرفداران زیادی دارد. از زمانی که وکالت او را برعهده گرفتهام و شماره تلفن خودم و دفترم در اختیار طرفدارانش قرار گرفته، نوجوانهای زیادی با من تماس میگیرند و همهشان خواستهشان این است که هر کاری میتوانم برای آزادی موکلم انجام دهم و برایش دعا میکنند. خب، این فرصت مناسبی است که موکلم تبدیل به یک الگوی خوب برای طرفدارانش شود. موکلم ذهن خلاقی دارد و دلش میخواهد درصورت آزادی به کارهای هنریاش ادامه دهد و امیدوارم حکمی عادلانه و قانونی برایش درنظر گرفته شود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: ختم رسیدگی به پرونده تتلو اعلام شد / تتلو : آموزش مناسبی ندیدم و اشتباه کردم!